نسیم انتظار

بقیت الله خیر لکم...

۶ مطلب با موضوع «شناخت امام زمان (عج)چه ضرورتی دارد...؟» ثبت شده است

شناخت امام زمان (عج)چه ضرورتی دارد...«6»

فواید یاد امام زمان(عج)

یکی از بچه ها گفت: عذر می خوام، من برای اینکه روشن بشم می پرسم. یاد حضرت چه فایده ای داره؟ حالا به فرض من تونستم صبح تا شب به یاد ایشون باشم، چی میشه؟

دوست ام گفت: سوال خوبی کردی، شاید یه علت اینکه ما سعی نمی کنیم زیاد به یاد امام زمان مون باشیم همین ندونستن فایده هاست. دقت کنین، اصلا به یاد بودن یکی از نشانه های دوستی و محبته و هر دوستی به یاد دوست ش هست. لابد برای شما هم اتفاق افتاده که گاهی به دوستی برخورد کردیم، او پس از احوالپرسی گفته اتفاقاً امروز صبح به یاد تو بودم، همین خبری که او به شما می ده و می فهمید به یادتون بوده، شما رو خوشحال می کنه و محبت او رو در دل شما زیاد می کنه. او با این کارش اعلام کرده که واقعاً به شما علاقه داره. ما هم هرچه بیشتر به یاد امام زمان مون باشیم، بیشتر به اون حضرت اظهار ارادت و علاقه کردیم.

نکته ی دیگر اینکه دوستی و محبت دو طرفه س . وقتی شما متوجه شدین دوست تون به یاد شما بوده، شما هم بیشتر به یاد او هستین و گاهی براش دعا می کنین و...

ماهم وقتی زیاد به یاد امام زمان باشیم، متقابلاً اون حضرت هم به یاد ما هستن و دعای خیر حضرت پشت سر ماست.

سومین نکته اینکه یاد امام زمان بهترین کمک برای انتخاب راه صحیح و عمل درست در زندگی ماست. وقتی که با زمینه گناه و کار نادرستی مواجه می شیم اگه همون موقع به یاد امام زمان باشیم و متوجه باشیم که حضرت از حال ما با خبر هستن، این معرفت و این یاد، می تونه بهترین کمک ما در ترک گناه باشه و اون زمانی که با زمینه ی کار خوب و انجام وظیفه ای برخورد می کنیم، یاد اون حضرت بهترین مشوق برای انجام اون کار خوبه و وقتی گرفتاری و سختی به سراغ ما بیاد، ناامید نمی شیم و خودمون رو در بن بست نمی بینیم؛ به ویژه وقتی این جمله ی حضرت یادمون بایدکه در نامه ای به شیخ مفید نوشتن:«... ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نیست.»

صحبت که به اینجا رسید یکی دیگر از بچه ها گفت: با این همه فایده ها یی که در یاد حضرت هست، پس ما خیلی ضرر کردیم که کم به یاد امام زمان مون بودیم. چطور می تونیم این «یاد» رو زیاد  کنیم و بیشتر به فکر اون حضرت باشیم؟

 

مسجد جمکران

وقتی خواندن این قضیه تمام شد یکی از بچه ها گفت: اصلاً این مسجد جمکران کی ساخته شده و چرا می گن امام زمان به اون توجه دارن و اینجا رفت و آمد می کنن؟

اینجا بود که دوستم داستان مسجد جمکران را به طور خلاصه تعریف کرد و چون جلسه طولانی شده بود بقیه ی بحث را به جلسه ی آینده موکول کرد و تنها چند کتاب برای مطالعه ی ماجرای این مسجد که به گفته ی او در اوایل غیبت کبرای امام زمان و به دستور آن حضرت ساخته شده معرفی کرد. من که خیلی مشتاق شده بودم داستان این مسجد و چگونگی ساخته شدن ان را بدانم همان جا با خود عهدکردم تا از جلسه بیرون رفتیم به کتابفروشی ها مراجعه کنم و دست کم یکی از کتابها را بخرم و همین کار را کردم. خوشبختانه با اینکه روز جمعه بود، یکی از کتابفروشی ها باز بود. کتاب مورد نظر را خریدم و تا به خانه رسیدم معطل نکردم و کتاب را باز کردم و شروع کردم به خواندن داستانِ ساخته شدن مسجد جمکران:

«حسن بن مُثله » که فردی درست اندیش، شایسته کردار و شیفته ی خاندان وحی و رسالت بود، از روستایی به نام«جمکران» قامت برافراشت. روستای زادگاه او جمکران ان روز نه شهرت بسیاری داشت و نه آوازه ی بلندی. روستایی ساکت و آرام در دشتی خشک و سوزان و با درختانی از انار سر بر دامنه ی رشته کوهی کم ارتفاع نهاده و به خواب عمیقی فرو رفته بود. آن روز چه کسی می دانست که سرانجام در این دشت خشک و سوزان روزی بنایی پر شکوه و رشار از معنویت و عظمت که چشم هر تماشاگر درست اندیشی را خیره می سازد و قلب هرصاحب دلی را غرق در امید و نوید شادمانی می کند، بر پا می گردد و هر هفته و ماه و سال میلیون ها انسان از نقاط دور و نزدیک به سوی این پایگاه روح پرور و جان بخش، بار سفر می بندند؟

آری، آن روز کسی از امروز مسجد پر شکوه«جمکران» خبر نداشت و جناب «حسن بن مثله» به دیدار امام زمان نائل شد و فرمان ایشان را همراه با نشانه هایی تردید ناپذیر برای ساختن این مسجد برای مردم آورد.

 

سخن آخر

آری این چنین بود که متوجه شدم امامی دارم زنده، آگاه ، خیرخواه، دلسوزتر از پدر ، مهربان تر از مادر، او هرگز از من غافل نیست. من ودیگران به برکت وجود او از رحمت های الهی بهره می بریم و او واسطه ی رسیدن فیض الهی به ماست. او مرا می بیند، گزارش اعمال ام به او می رسد، برایم دعا می کند و از خداوند برایم طلب مغفرت و رحمت می نماید، گرچه من از دیدن او محروم ام او در گرفتاری ها به فریادم می رسد، در نگرانی ها آرامش ام می بخشد، در غفلت ها متوجه ام می سازد، اگر از او بخواهیم.

او می آید و همه جهل ها،‌ظلم ها و هرچه مایه ی رنجش انسان هاست را از بین می برد و مانند باغبانی مهربان و دلسوز و کارآمد دنیا را گلستان می کند. پس من باید بیش از پیش در پی شناخت او باشم، او و هدف هایش و آرمان هایش را بیشتر بشناسم. به دیگران بشناسانم و بکوشم آن گونه که او می پسندد زندگی کنم و دیگران را به این مهم دعوت کنم. به همگان بگویم:

 

آن دوست که برخانه ی دل ها بنشیند

حیف است که بر دامن صحرا بنشیند

 

آری حیف است او باشد و ما غافل از او و محروم از برکات ظهور او زندگی کنیم. پس من باید از خودم شروع کنم. نکند من با گفتارم، کردارم ، غفلت ام ، جهل و ناآگاهی ام نقشی در این محرومیت  بزرگ داشته باشم، باید هر صبح و شام به یاد او باشم و از خداوند استمداد کنم تا مرا شایستگی انس با او مرحمت فرماید و این «عشق» را که حاصل این «گفتگوها» بود همچون سرمایه ای پرورش دهم و زیاد کنم. تا آنجا که بتوانم صادقانه به او بگویم:

 

هرشب به دل غم زده غوغای تو دارم  

نقشی به دل از قامت رعنای تو دارم

غائب ز نظر باشی و در قلب هویدا

از دیده ی دل دیده به بالای تو دارم

نادیده مجسم شده ای در بر چشم ام

آن سان که نظر بر رخ زیبای تو دارم

گر جلوه کنی یا نکنی حکم تو باشد

اما چه کنم میل تماشای تو دارم

ای یوسف زهرا سرِ بازار محبت

با رشته کلافی سر سودای تو دارم

مپسند که نادیده جمال تو بمیرم

این مسئلت از درگه والای تو دارم1

 

 

... و این بود

«گفتگویی که به عشق انجامید».

http://reza-safipor.blog.ir

دوستان عزیز:لطفا عذر خواهی ما را بخاطر عدم بروز رسانی مطالب در این چند مدت پذیرا باشید...
یا مهدی 

 


1 - گلزار ثابت ص181 باتلخیص

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

شناخت امام زمان (عج) چه ضرورتی دارد...؟«5»

باید برای تعجیل در ظهور گناه کنیم؟

یکی از بچه ها گفت: حرفای شما خیلی واضح و خوبه و ما جواب سوالمونو گرفتیم اما با این حساب مساله ی ظهور امام زمان چی می شه؟ اگه ما همه خوب بشیم و در جهت خوب شدن دیگران تلاش کنیم که ظهور، هی به تاخیر می افته، مگه نمی گن امام زمان وقتی میاد که دنیا پر از ظلم و جور بشه؟ پس اگه ما جلوی ظلم رو بگیریم حضرت دیرتر میان و اگه ظلم رو رواج بدیم زودتر دنیا پر میشه و حضرت ظهور می کنن؟ آیا واقعاً همین طوره یا این حدیث ساختگی و جعلیه؟

دوست ام گفت: هیچ کدوم، من اول یه نکته رو خدمت شما تذکر بدم، بعد معنای حدیث رو توضیح می دم. اون نکته اینه: همون طور که امروز در هر رشته ی علمی و فنی مساله تخصص مطرحه و حتی ما در مسائل کم اهمیتی مانند اصلاح سر  یا دوختن کفش به متخصص و بلکه اگر بتونیم به متخصص ترین افراد در اون رشته مراجعه می کنیم، حدیث شناسی که از مهم ترین و حیاتی ترین مسائل فرهنگی ماست نمی تونه از این قاعده مستثنی باشه و خوشبختانه در این زمینه هم متخصصان لایقی داریم و هم کتاب های ارزشمندی نوشته شده،لذا ما نمی تونیم به مجرد اینکه معنای یک حدیث رو درست نفهمیدیم، یا با فکر و سلیقه ی ما هماهنگ نبود فوراً حکم کنیم که این حدیث ساختگیه؛ همون طور که نمی تونیم به دلیل وجود احادث ساختگی همه ی احادیث رو که سرمایه های عظیم علمی و فرهنگی ما هستند کنار بگذاریم. بلکه با مراجعه به متخصصان ، هم احادیث صحیح رو شناسایی می کنیم و هم مفهوم و تفسیر اونها رو بدست میاریم و از اونها استفاده می کنیم. اگه وجود نادرستی ها سبب می شدکه ما از درست ها استفاده نکنیم پس باید از اسکناس هم به دلیل وجود اسکناس تقلبی استفاده نکنیم و از طلا به دلیل وجود زینت آلات بدلی صرف نظر کنیم، اما می بینیم خیلی راحت اهل فن اسکناسهای تقلبی رو شناسایی می کنن، بدل هارو مشخص می کن؛ در مورد حدیث هم همین طوره.

اما در مورد سوالی که شما مطرح کردین؛

در مورد ظهور امام زمان(ع) روایات متعددی داریم که می شه اون ها رو به دو دسته تقسیم کرد. در بعضی رویات اموری که در ظهور حضرت موثر و به اصطلاح علت تعجیلی در فرج و ظهور حضرت هستن معرفی شده و در بعضی روایات شرایط و حال و هوای روزگار ظهور توصیف شده.

برای اینکه مطلب روشن تر بشه مثالی می زنم.

فرض کنین در منطقه ای هستیم دور از شهرو آبادی و فاصله ی زیادی تا طبیب داریم و اتفاقاً کسی در اونجا حال اش به هم میخوره و ما تلفن می زنیم و تقاضای آمدن طبیب می کنیم. در همون زمان برف هم شروع به باریدن می کنه، حالا در چنین شرایطی دو تا مساله مطرح می شه، یکی اینکه اگه مکرر تماس بگیریم و جدی تر تقاضا کنیم دکتر زودتر میاد و دیگه اینکه تا دکتر برسه، بیست سانت برف روی هم جمع میشه. این دو تا حرف چقدر با هم فرق می کنه؟! اولی علت اومدن طبیبه، یعنی اگه ما تقاضامونو جدی تر مطرح کنیم و پیگیر باشیم، واقعاً در زودتر اومدن طبیب تاثیر داره، اما دومی فقط پیش بینی شرایطه و زیاد شدن برف ها باعث نمی شه دکتر حتما بیاد، پس حالا اگه کسی بگه بیاین برفای جاهای دیگه رو بیاریم اینجا رو هم بریزیم تا دکتر زودتر بیاد، چقدر اشتباه کرده؟

در مورد مساله ظهور هم همین طوره. بعضی کارها مثل دعاکردن، گناه نکردن، کسب آمادگی، اینها در زودتر شدن ظهور تاثیر دارن اما پرشدن دنیا از ظلم و جور پیش بینی شرایط ظهوره و هرگز این طور نیست که اگر ما بیشتر ظلم کنیم، زودت ظهر محقق میشه، و لذا در روایات به اون موارد اول تشویق شدیم و از ظلم و گناه نهی شدیم. مثلاً در حدیثی از قول امام صادق(ع) این طور می خوانیم:

«من سره ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر فان مات و قام القائم بعده کان له من الاجر من ادرکه»1

یعنی هرکس دوست دارد از اصحاب قیام کننده ی برحق (حضرت مهدی علیه السلام) باشد باید منتظر آن حضرت باشد و باید در حالی که انتظار آن حضرت را می کشد از گناه پرهیز کند و اخلاق پسندیده داشته باشد؛ حال اگر با این خصوصیات قبل از قیام آن حضرت از دنیا برود، اجر و پاداش همان افرادی را دارد که حضرت را درک می کنند و در زمان آن حضرت، یاور ایشان اند.

ملاحظه می کنیم امام صادق(ع) در این روایت انسان ها رو از گناه نهی و به پاکی و اخلاق توصیه کردن، پس ظلم و گناه چیزی نیست که باعث اومدن حضرت باشه بلکه توصیفی از شرایط و اوضاع و احوال اون زمانه.

سوالی رو که مدت ها ذهن مو به خودش مشغول کرده مطرح کنم؟

دوست ام گفت: بفرمایید، ما برای همین دور هم جمع شدیم که برای سوالات مون پاسخی پیدا کنیم.

گفتم: ببینید، ما قبول داریم که وقتی امام زمان ظهور کنن خیلی برای دنیا مفیدو پر خیر و برکتن و دنیا دگرگون می شه و ظلم ریشه کن می شه، ولی حالا که غائب هستن، برای مردم چه فایده ای دارن و اصلاً چطور میشه اگه همون روزگاری که می خوان ظهور کنند متولد می شدن، مثلا به چهل سالگی می رسیدن و بعد ظهور می کردن؟

دوست ام گفت: آثار و برکات امام زمان(ع) برای مردم از جهتی به دو دسته قسیم می شه، یکی آثار ظهور حضرت، یعنی او آثاری که در هنگام ظهور و قیام حضرت به وجود میاد، مثل از بین رفتن ظلم و جهل و فقر و گسترش عدل و علم و بندگی خدا در همه ی عالم؛ و دوم آثار وجود حضرت، یعنی همین که امام زمان(ع) وجود دارند بدون آنکه ما حضرت رو ببینیم. اصل وجودشون فوائد و برکات زیادی داره که اگر امام نمی بود و در آینده متولد می شد مردم در این مدت از اون‌ آثار و برکات محروم بودن سوال شما از این قسم دومه، اما پیشنهاد من اینه که اگه موافق باشین هین مساله رو موضوع تحقیق قرار بدیم و همه ی ما تا جلسه ی بعد درباره ی آثار وجودی امام(ع)مطالعه و در جلسه بعد مطالب رو مطرح و جمع بندی کنیم.

بچه ها از این پیشنهاد استقبال کردند ولی یکی از بچه ها گفت: برای این منظور از چه منابع و کتابهایی می تونیم کمک بگیریم؟

دوستم گفت: من چند کتاب معرفی میکنم.

کتابهایی مثل خورشید مغرب و نیز مهدی موعود که ترجمه ی بحارالانوار با پاورقی های خوبیه، البته ترجمه ی اون بخشی از بحارالانوار که مربوط به امام زمانه، وکتاب امامت و مهدویت این کتابها در بحث ما، کمک های خوبی هستن.

با این امید که جلسه ی آینده جلسه ی مفید و پر بار باشه جلسه ی آن هفته مان خاتمه یافت.

ادامه سوال وجوابها در پست های بعدی انشاالله...

http://reza-safipor.blog.ir/

 

1 - متخب الاثر فصل 10 باب 2 ح 9 ص497

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

شناخت امام زمان (عج)چه ضرورتی دارد...؟«4»

قطعی بودن ظهور

گفت: بسیار خوب، پس من با یک مثال شروع می کنم. اگه شخصی که پدرش سال ها قبل از دنیا رفته، شبی اونو در خواب ببینه و پدر در عالم خواب به او بگه: من دوازده صندوقچه جواهرات در زیرزمین منزل دفن کرده ام، هنگامی که این شخص از خواب بیدار میشه ابتدا به خودش میگه عجب خوابی دیدم! معلوم نیست اثر غذای دیشبه یا اثر افکار من که همیشه در فکر گرفتاری های مادی خودم هستم، و یقین می کنه که خوابش باطله، اما با خودش می گه من که بیکارم؛ ضرری نداره کمی وقت می ذارم و مقداری کف زیرزمین رو می کنم. کلنگو برمی داره و مشغول می شه، ناگهان با تعجب صندوقچه ای پیدا می کنه. از شما می پرسم، حالا چه مقدار احتمال می ده خوابش درست باشه؟

گفتم: خیلی زیاد.

گفت: حالا اگه صندوق دوم و سوم هم پیدا بشه چی؟

گفتم: دیگه یقین می کنه که خوابش درست بوده.

گفت: حالا اگه یازده صندوق رو پیدا کنه و چند متر دیگه زمین رو گود کنه و خبری از صندوق دوازدهم نباشه، آیا به نظر تو دست از کار می کشه؟

گفتم: اگه من باشم و این خواب و این همه نشانه های درست، وقتی یازده صندوق رو به دست بیارم، اگه اونقدر گود کنم که از اون طرف زمین سر دربیارم، دست بردار نیستم و تازه اگه پیدا نکنم تو نوع کار خودم شک می کنم نه درستیِ خواب.

گفت: آفرین! حالا توجه کن که این خوابه و این همه یقین آور، پس چطور اگه شخصیت با عظمتی همچون پیامبر اسلام، در بیداری وبا تاکید و تکرار دوازده جانشین برای خودشون معرفی کنن و نوع بشر، یازده نفر از اونهارو پیدا کنه، آیا با به تاخیر افتادن، انسان عاقل و مومن در صحت گفتار رسول خدا شک می کنه؟

گفتم: هرگز! از این مثال و توضیح تشکر می کنم، اما منظور از تکرار و تاکید رو خوب نفهمیدم. لطفاً کمی بیشتر توضیح بدین.

گفت: با توجه به اینکه پیامبر عزیزمون باید برای این همه مسلمون که تازه با دین خدا آشنا شده بودن، همه ی معارف و احکام و مسایل اخلاقی، اجتماعی و ... رو بیان می کردن و به اختلافات و شکایات رسیدگی می کردن، جنگ ها و دشمنی ها ر پاسخگو می بودن و دهها وظیفه ی خطیر دیگه که رودوش حضرت بوده، باتوجه به همه ی این اشتغالات، به نظر تو چه قدر مناسب بود پیامبر ما در مورد مهدی موعود سخن بگن، با توجه به اینکه ایشون پس از چند صد سال و بعد از پایان امامت یازدهمین جانشین اون حضرت، به امامت می رسیدن.

گفتم: در حد معرفی کلی و اشاره.

 

این همه حدیث

گفت: پس ببین این مساله چه قدر برای حضرت مهم بوده که با همه ی حوادثی که تو تاریخ پیش اومده و آثار حدیثی ازبین رفته، باز هم بیش از پانصد حدیث درباره ی مهدی موعود از شخص پیامبر در دست ماست. کتابی است به نام«معجم احادیث الامام المهدی علیه السلام» که به دست گروه نویسندگان موسسه ی معارف اسلامی قم در پنج جلد تهیه شده. در جلدهای اول و دوم این کتاب مجموعا 560 حدیث نبوی در موردمهدی علیه السلام از منابع شیعه و سنی جمع آوری شده و در جلد سوم و چهارم 874 حدیث از امامان اهل البیت علیه السلام و در جلد پنجم 265 آیه از قرآن که به استناد بیش از پانصد حدیث، به مهدی موعود و مسائل مربوط به غیبت و ظهور اون حضرت مرتبطه جمع آوری شده. آیا این همه، تاکید و تکرار نیست؟

من که شگفت زده شده بودم  گفتم: با این حساب در آیات و روایات ما اونقدر که از مساله ی مهدی موعود سخن به میون اومده از خیلی مسایل دیگه صحبت نشده.

گفت: همین طوره. چون کمتر مساله ای اهمیت اش به این پایه می رسه.

تفاوت نظر شیعه و سنی در مورد امام زمان(عج)

گفتم: نکته ای که برام خیلی جالبه اینه که شما تو بیان مدارک مربوط به مهدی موعود می گین« شیعه و سنی نقل کرده ن» پس اختلاف ما با اهل تسنن بر سر این مساله چیست؟

گفت: اونا هم مثل ما معتقد به ظهور مهدی موعود هستن، تنها تفاوت تو اینه که عموم اهل تسنن می گن مهدی موعود هنوز متولد نشده او در آخر الزمان به دنیا می آید و پس از رسیدن به چهل سالگی قیام می کنه.

گفتم: خوب اونها راست می گن یا ما؟

با خنده گفت: از من می پرسی که ما راست می گیم ،‌اما بدیهیه که اونها هم می گن ما راست می گیم.

گفتم: من می خوام روشن بشم و با دلیل قبول کنم.

گفت: پس بدون این حرفیه که در بین اهل سن مشهور شده ولی اگه دنبال دلیل و مدرک باشیم صحبت شیعه ثابت می شه چون بسیاری از مورخان و علماء اهل سنت هم اعتراف کرده ن که مهدی موعود فرزند امام عسکری علیه السلام هستن و متولد شده ن و تعبیراتی در مورد اون حضرت از پیامبر نقل می کنن، نظیر: مهدی از اهل بیت پیامبره، مهدی از عترت پیامبر و از نسل فاطمه س، مهدی از فرزندان امام علی علیه السلامه، مهدی از فرزندان امام حسین علیه السلامه، مهدی از فرزندان امام علی ابن الحسین علیه السلامه، و تو بعضی از نقل ها از قول پیامبر اکرم، پدران حضرت مهدی از امام عسکری تا امام علی (ع) ذکر شده. با این حرفای روشن، چطور می شه مهدی موعود فرزند امام عکسری باشه و هنوز متولد نشده باشه؟

گفتم: آیا این روایات و حرفای علماء اهل سنت نسبت به ولادت و نسب امام مهدی تو مجموعه ای جمع آوری شده یا نه؟

گفت: بله کتابی هست به اسم دانشمندان عامه و مهدی موعود1 که در اون کتاب نام و مشخصات و سخن یکصدو بیست نفر از دانشمندان  اهل سنت که اعتراف به ولادت و نسب امام مهدی(ع) کرده ن، جمع آوری شده.

 

امام زمان چگونه بر امکانات نظامی پیشرفته غلبه می کنند؟

گفتم: خوب دشمن هم که به راحتی تسلیم نمی شه. اونا امکانات پیشرفته و تجهیزات مدرن دارن. اصلاً چطور می شه با این همه سلاح های مخرب و پیشرفته مقابله کرد؟

گفت: وقتی خدا بخواد همه چیز ممکنه. خداوند قدرت هایی در اختیار امام زمان قرار میده که فوقِ همه ی این قدرت هاست. طوفان، زلزله، طی الارض و قدرت های غیر عادی دیگه همه در ا ختیار امام زمانه. فرض کن یک ناو عظیم هواپیما بر در حال حرکت به سوی منطقه ی تحت نفوذ امام باشه،با یک اراده ی اون حضرت طوفانی بزرگ توی دریا بر پا می شه و ناو با همه امکانات و نفراتش توی دریا غرق می شه و... به این ترتیب هیچ قدرتی توان مقابله با سپاه اون حضرت رو نداره . اصلاً این که تازگی نداره، مگر نشنیدی در زمان حضرت ابراهیم چه آتشی برای سوزاندن او تدارک دیده بودن،‌ولی وقتی خدا خواست ابراهیم پیروز بشه آتش بی تاثیرشد؟

مگه به امر خدا و با دستور حضرت موسی دریا برای بنی اسرائیل شکافته نشد؟ مگه به اذن خدا کارد تیز در دست ابراهیم از کار نیفتاد؟ پس این بار هم خدا حجت خودشو یاری می کنه. مخصوصاً که امام زمان ما وارث همه ی انبیا و اوصیاء و جامع کمالات همه ی برگزیدگان عالم هستن و به همین جهت از هر پیامبر و امامی نشانه و شاهتی در اون حضرت هست و به حق ایشون مصداق این جمله هستند که: «هرچه خوبان همه دارند تو تنها داری».

 

شباهت های امام زمان به انبیاء و امامان

گفتم: اگه ممکنه بیشتر توضیح بدین چطور امام زمان ما به همه ی انبیاء و امامان شباهت دارن.

گفت: مثلاً از جهت طول عمر به حضرت آدم و حضرت نوح. از جهت پنهان بودن ولادت و غیبت از قوم و هیبت و شکوهمندی به حضرت موسی، از جهت جود و بخشش و زیبایی و نیز بودن در میان مردم و شناخته نشدن به حضرت یوسف و از جهت قضاوت کردن به علم خود و نیاز نداشتن به شاهد و دلیل در قضاوت، به حضرت داود و از جهت جانبداری و حشمت به حضرت سلیمان و از جهت برخورداری از فَرَج و گشایش پس از گرفتاری به حضرت ایوب و از جهت رجوع به میان مردم پس از غیبت، در هیات جوانان به حضرت یونس و از جهت انقلاب و در هم کوبیدنِ جباران به حضرت محمد(ص) شباهت دارن. اگر توضیح بیشتری در این زمینه و همچنین شباهت های حضرت به امامان(ع) خواسته باشی می تونی به کتاب «خورشید مغرب»2 مراجعه کنی، البته در این کتاب علاوه بر مطلب،‌نکات ارزشمند و زیبای فراوانی در مورد امام زمان(ع) هست که از اون ها هم بهره می بری.

 

پرسش های بی پاسخ

آن روز وقتی صحبت های من تمام شد یکی از بچه ها گفت: من یه سوالی دارم. این که این قدر گفته می شه منتظر امام زمان باشین، اصلاً انتظار یعنی چه؟ چه طور می تونیم منتظر حضرت باشیم؟

هنوز حرف او تمام نشده بود که یکی دیگر از بچه ها گفت: این سوالا رو ول کنین،‌اگه آدم دنبال این چیزا باشه بیشتر گیج می شه چون اگه بخوای از این حرف بزنی اصلا مگه نمی گن امام زمان وقتی میاد که دنیا پر از ظلم و جور باشه؟ پس چرا ما به فکر خوب شدن و آگاهی و تربیت خودمون و دیگرون باشیم؟ بیاین اونقدر همه گناه و ظلم کنیم که زودتر دنیا پر بشه و امام زمان مون بیاد!

 یک دفعه  همه ی بچه ها زدند زیر خنده، یکی از بچه ها همین طور که می خندید گفت: بارک الله به این طرح خوبت! تو اگه ترشی نخوری یه چیزی می شی ها!

باز بچه ها خندیدند.

یکی دیگر از بچه ها گفت: راست می گه، ول کنیم بابا! این حرفا از قدیم بوده. نباید راجع به این چیزها فکر کنیم، ما کار خودمونو انجام می دیم.

من که دیدم اوضاع خیلی بد شد و ذهن بچه ها خراب شد، با تجربه ای که داشتم نتوانستم بی اعتنا باشم.

گفتم: من با حرفای همه تون مخالفم، بالاخره از دو حال خارج نیست، هر حرفی یا حقه یا باطل. اگه باطله باید بفهمیم و کنارش بذاریم. اگه حقه باید با دلیل بفهمیم وقبول کنیم. یعنی چه که جواب نداره. باید ولش کنیم، کار نگیریم، من خودم یک وقتی سوالاتی داشتم که خیال می کردم هیچ کس نمی تونه جواب مو بده ولی بالاخره شخصی رو پیدا کردم که به همه سوالام جواب داد.

یک دفعه همه ی بچه ها با هم گفتند: کی بود؟

گفتم: کاری نداره. هفته دیگه میارمش این جا تو همین جلسه، همین سوالارو ازش بپرسین. تازه اگه اونم جواب نداد، نمی شه بگیم جواب نداره.

خلاصه باهم قرار گذاشتیم جلسه ی بعد دوست من به جلسه مان بیاید و به سولات مان پاسخ دهد.

ادامه سوال وجوابها در پست های بعدی...

http://reza-safipor.blog.ir/

 

1- اثر آقی علی دوائی

2 - تالیف آقی محمدرضا حکیمی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

شناخت امام زمان(عج)چه ضرورتی دارد...؟«3»

مهدی(عج) در کتاب های اهل سنت...

او گفت: نام مقدس مهدی(ع) و مژده ی ظهور او در اسلام، اول بار بر زبان شخص پیامبر اکرم(ص) جاری شد و اون حضرت بشارت مهدی رو به دخترشون فاطمه (علیها السلام) داده و طبق نوشته ی اون عالم سنّی فرمودن:

«ابشری یا فاطمه فانّ المهدی منک» بشارت باد بر تو ای فاطمه که مهدی از فرزندان توست1 و مساله ی مهدی(ع) تا اونجا قطعی و حتمیه که سیوطی، عالم مشهور اهل سنت می نویسه: پیامبر فرمودند«من کذّل المهدی فقد کفر» هرکس مهدی را تکذیب کند کافر است.2

گفتم: خیلی جالبه که اهل تسنن هم روایات مربوط به مهدی موعود را ذکر کردن.

گفت: پس اگر برات جالبه این نکته رو بدون که حتی در قدیمی ترین کتاب حدیثی اهل سنت یعنی مسند احمد حنبل که نویسنده ی اون قبل از ولادت امام مهدی(ع) از دنیا رفته، سخنان پیامبر اکرم(ص)درباره ی مهدی موعود به چشم می خوره. یعنی کسی که خودش قبل از ولادت مهدی موعود در دنیا زندگی کرده و فوت کرده معتقد به مهدی موعود بوده.3

مهدی در ادیان و مکاتب جهان

و از اون جالب تر اینه که اصلا مساله ی اعتقاد به منجی موعود و آمدن شخصی که همه عالم رو اصلاح می کنه، یک مساله ی بین المللی و جهانی. همه ادیان و فرقه های عالم معتقد به ظهور او هستن و همه ی انبیاء گذشته و رهبران مذهبی، پیروان شون رو به آمدن مصلح غیبی و تشکیل دهنده حکومت واحد جهانی بشارت دادن. در هریک از آیین و ادیان و مکاتب و ملل و اقوام از مصلح جهانی با تعبیرهای متناسب با فرهنگ خودشون نام برده شده و سخن گفته شده. به قول شاعر:

هریک به زبانی صفت حمد تو گوید

بلبل به غزلخوانی و طوطی به ترانه

وقتی صحبت به اینجا رسید او در حالی که کاغذی از جیب ش در می آورد گفت: این عبارت رو از کتابی نوشته ام و آوردم که برات بخونم. گوش کن:

«در آیین زرتشت از او به نام سوشیانت یا سوشیانس (نجات دهنده ی بزرگ جهان) و در میان یهودیان به نام ماشیع (مهدی بزرگ) و در آیین هندی به نام آواتارا و در آیین بودایی به نام بودای پنجم و در میان برهمائیان به نام ویشنو و در کتاب شاکمونی از کتب مقدس دادتک برهمائیان به نام آخرین وصی ممتاطا(محمد) و در کتاب پاتیکل به نام راهنما(هادی، مهدی) تعبیر نموده اند. و اهالی صربستان در انتظار مارکوکرالیویچ و گرزاسپه و یونانیان در انتظار کالویبرگ و اقوام اسکاندیناوی در انتظار اودین و اقوام اروپای مرکزی در انتظار بوخص و اقوام آمریکای لاتین در انتظار گوتزلکوتل و چینی ها در انتظار کرشنا به سر می برند.»

 

مهدی در قرآن

وقتی صحبت به اینجا رسید با تعجب پرسیدم: پس چرا مساله ای به این مهمی در قرآن مطرح نشده و هیچ  اشاره ای هم در آیات قرآن به اون نشده؟

خیلی آرام از من پرسید: شما با ترجمه و تفسیر قرآن چقدر آشنا هستی؟

با خنده گفتم: من و ترجمه و تفسیر! من هنوز روخونی قرآن کامل نیستم چه برسه به تفسیر.

گفت: پس از کجا به این محکمی ادعا می کنی هیچ اشاره ای در قرآن راجع به مهدی موعود نیست؟

گفتم: یعنی می خواین بگین در قرآن هم راجع به امام مهدی(ع) آیه ای داریم؟

گفت: بله، نه تنها یک آیه که دهها آیه در قرآن به این مساله مربوط می شه. وقتی به تفاسیر مراجعه کنی می بینی آیات زیادی هست که مفسرین گفته ن مصداق کامل این آیه شخص مهدی موعود یا روزگار اوست. البته نه اینکه نظر شخصی اونا باشه، روایاتی رو نقل می کنن که آیه رو بر مهدی موعود منطبق نموده. مثلاً در قرآن می خونیم«اولئک حزب الله الا انّ حزب الله هم المفلحون»4

در بیان و توضیح این آیه ، علامه حنفی قندوزی، عالم اهل سنت در کتاب خودش5 حدیثی از رسول خدا(ص) نقل می کنه که اون حضرت در مورد مهدی موعود (ع) فرموده ان:«او غیبت اختیار می کند، سپس خروج می کند و زمین را مالامال از عدل و داد می نماید، همان طور که از جور و ستم پر شده. خوشا به حال صبر پیشگان و شکیبایان در دوران غیبت او. خوشا به حال پایداران به محبت او و یاران اش، آنها کسانی هستند که خداوند در کتاب خود وصف شان کرده و فرموده: «هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب» و نیز فرموده:«اولئک حزب الله ألا إنّ حزب الله هم المفلحون.»

ملاحظه می کنی چگونه این آیه رو پیامبر اکرم مربوط به مهدی موعود و یاران او دونسته ن. از این گونه آیات دهها نمونه در قرآن داریم که مفسران شیعه و سنی روایات مربوطه را در ذیل اونها آورده ن.

گفتم: خیلی عالیه، دهها آیه! من خیال می کردم حتی یک آیه هم در قرآن به مساله مهدی موعود اشاره نداره، اما حیف که من نمی تونم  از این تفاسیر استفاده کنم. هم اکثر شون عربی ین و هم مفصل و متعدد. کاش می تونستم آیات قرآن رو که مرتبط با امام زمان مه مطالعه کنم. به نظر شما چطور می تونم به خواسته م برسم؟

گفت: خوشبختانه این آیات رو بعضی از نویسندگان در کتاب مستقلی جمع آوری کردن. من در این زمینه دو کتاب بهت معرفی می کنم، یادداشت کن.

1ـ کتابیه با نام«المحجه فی مانزل فی القائم الحجه»  تالیف عالم بزرگ شیعه سید هاشم بحرانی ـ این کتاب به فارسی هم ترجمه شده تحت عنوان«سیمای حضرت مهدی در قرآن».

در این کتاب 120 آیه از آیات قرآن که به مهدی موعود و مسائل مربوط به اون حضرت، تأویل شه و با ذکر روایات مربوطه جمع آوری شده.

2ـ کتاب«المهدی فی القرآن»6 که دوبار ترجمه شده ، یک بار با نام«امام مهدی در قرآن» و بار دیگر با نام «موعود قرآن».

در این کتاب هم 110 آیه از آیات مرتبط با مهدی موعود با ذکر روایات جمع آوری شده نکته ی جالب اینه که در این کتاب تمام روایاتی که می گه این آیه قرآن مربوط به مهدی(ع) است، همگی از کتاب های حدیثی اهل سنت جمع آوری شده.

من که از خوشحالی در پوست نمی گنجیدم نام و مشخصات کتاب ها را یادداشت کردم و همین طور که از جای خودم بلند می شدم تا خداحافظی کنم، گفتم: چقدر این دو کتاب که معرفی کردین جالبه، آدم از مراجعه به این همه تفاسیر و پیدا کردن این همه آیه و روایت بی نیاز می شه ولی کاش یک کسی هم نظر ادیان مختلف درباره ی موعود جهانی رو جمع آوری می کرد تا به جای مراجعه به کتاب هایی مانند تورات، انجیل و امثال این ها، به همون کتاب مراجعه می کردیم.

او گفت: خوشبختانه این کار هم انجام شده. خیلی از نویسندگان نظریات ادیان و مذاهب مختلف رو جمع آوری کرده ن، از جمله یکی از محققان7 کتابی نوشته به نام«اوخواهد آمد» در این کتاب عباراتی از کتاب های ادیان و کیش های مختلف بدون کم و زیاد دقیقاً نقل شده؛ از جمله دو عبارت از مت زبور، شش عبارت از تورات و ملحقات آن، پنج عبارت از انجیل های مختلف(متّی، یوحنّا، مرقس و لوقا) و ملحقات آنها، ده عبارت از کتاب های مقدس هندیان و دانشمندان آنان و ده عبارت از منابع زرتشتیان انتخاب شده و با ذکر نشانی دقیق در کتاب نقل شده.

وقتی که بلند شده یم و داشتیم از اتاق خارج می شدیم،کنار طاقچه ای رسیدیم که در آن چند کتاب بود، دوست ام که به قصد بدرقه ی من از اتاق خارج می شد به من گفت: صبر کن، به نظرم کتابی که گفتم این جا باشه، یک مطلب جالب هست که برات می خونم ، بعد اگه خواستی کتاب رو ببر تمام شو بخون.

با کمی ورق زدن مطلب را پیدا کرد و شروع کرد به خواندن:

به سال 1359 ش. توفیقی دست داد و به هند سفر کردیم. در کشمیر در مورد زبان سانسکریت جویا شدم، معلوم شد که در دانشگاه سری نگر دو تن استاد هستند که بر زبان سانسکریت تسلط دارند. ترتیبی داده شد که چند ساعتی به خدمت شان رسیدم. از آنها در مورد آینده ی جهان پرسیدم، گفتند: آنچه در کتاب های مذهبی ما موجود است، این است که:«یک مرد آسمانی در آخر الزمان ظهور می کند ، ظلم و ستم را از پهنه ی جهان ریشه کن می سازد، حکومتی را بر اساس عدالت و آزادی در سطح جهان تاسیس می کند، دیگر در جهان از جهل و شر و تبهکاری اثری نمی ماند و همه ی انسان ها در برابر او خضوع می کنند و همه ی جهان زیر یک پرچم و تحت فرمان یک فرمانروا اداره می شود...» همه ی اظهارات آنها دقیقاً با اعتقاد ما به ظهور مصلح جهانی منطبق بود. از آنها خواستم که کتاب بخصوصی را که حاوی این مطالب باشد به من معرفی کنند، آنان نیز کتاب«گرگوار نهم» را معرفی کردند و متن سانسکریت آن را به من ارائه دادند و فرازهایی را از روی کتاب برایم خواندند و ترجمه کردند.

در این موقع من با تشکر کتاب را از دوستم گرفتم و خداحافظی کردم.

ادامه سوال وجوابها در پست های بعدی انشاالله...

http://reza-safipor.blog.ir/

 

 

1 - البرهان ـ متقی هندی، مطبعه ی خیام قمط، ص 94

2 - العرف الورودی فی اخبار المهدی» جلال الدین سیوطی،ج2، ص 83

3 - مسند احمد، ج1و3

4- مجادله/22

5 - ینابیع الموده، ص 443

6 - تالیف: آقای سید صادق حسینی شیرازی

7 - آقای علی اکبر مهدی پور.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

شناخت امام زمان(عج)چه ضرورتی دارد...؟ «2»

حداقل شناخت

گفت: منظورت چیه، چه مطلبی درباره ی اون حضرت دست آوردی؟

من در حالی که دفترم را باز می کردم گفتم: اونچه به عنوان شناخت امام زمان به دست آوردم خلاصه کردم و تو این دفتر نوشتم؛ گوش کنین: نام  امام زمان ام مهدی است و ایشان در سحرگاه نیمه ی ماه مبارک شعبان در سال 255 هجری قمری متولد شدند، نام پدرشان امام حسن عسکری و نام مادرشان نرجس و محل ولادتشان سامراء بوده است. دوران امات ایشان همزمان با شهادت امام حسن عسکری در هشتم ربیع الاول سال دویست و شصت هجری قمری شروع شده و از همان زمان به دلیل شرایط سخت حاکم و اینکه به شدت تحت تعقیب بودند ، مخفی گردیدند. دوران غیبت ایشان به دو دوره تقسیم می شود:

1) غیبت صغری که در آن مدت مدت افراد خاصی از محل حضرت اطلاع داشتند و چهارنفر به نوبت عنوان نمایندگان رسمی ایشان در بین مردم فعالانه حضور داشتند و ضمن ابلاغ دستورات آن حضرت به شیعیان، سؤالات مردم را به ایشان می رساندند و پاسخ های حضرت را به آنها منتقل می کردند.

این دوران با احتساب دوران زندگی مخفی آن حضرت قبل از امامت، به هفتاد و چهار و بدون آن به شصت و نه سال می رسد.

2) غیبت کبری: این دوران با فوت آخرین نائب خاص آن حضرت در سال سیصد و بیست و نه هجری آغاز می شود، که حضرت در روزهای آخر عمر او در نامه ای به او نوشتند تو به زودی از دنیا می روی و کسی را بعد از خودت به عنوان نائب خاص من تعیین مکن1 و از آن زمان غیبت کبری آغاز شد.

این نوشته را که خواندم به او گفتم: نظر شما چیه؟ این شناخت امام زمان کافیه یا نه؟

او گفت: شناخت درجات و مراتبی داره، در مورد امام هم اولین قدم و حداقل شناخت اینه که شخص اورو بشناسیم که کدام فرد امام ماست و بدونیم که او حجت خدا و پیشوای ما و جانشین پیامبر خدا در امور دین و دنیای ماست و اطاعت او بر ما واجبه، اما از این حداقل که بگذریم، هرچه بیشتر در باره ی امام خود بدونیم به خیر و سعادت و رستگاری نزدیک تر می شیم و بهره مندی ما از برکات وجود او بیشتر می شه. مثلاً همین که تو در فکر این هستی که پاسخ سؤالات خودت و دیگران رو نسبت به اون حضرت به دست بیاری، گامی در جهت ارتقاء شناخته که بسیار ارزشمنده.

طفل پنج ساله و امامت

گفتم: بله، من  هنوز هم خیلی سؤال دارم اما قبل از همه دو سؤالی رو طرح می کنم که از نوشته های خودم برام پیش اومده. یکی اینکه با توجه به مطالعاتی که داشتم اون حضرت در پنج سالگی به منصب امامت رسیدن. راستی یک طفل 5 ساله که هنوز امتحانی نداده، سابقه ای نداره، چطور سابقه داشته که یک کودکی مقامی به این بلندی کسب کنه؟

او گفت: به نظر شما در چه سنی شایسته است کسی  امام یا پیغمبر بشه؟

گفتم: البته من هم می دونم «بزرگی به عقل است نه به سال» و می دونم منظورم اینه که وقتی کسی مثل پیامبر سی ، چهل سال زندگی می کنه از عمل او برای ما مشخص می شه که شایستگی داره یا نه، اما در مورد یک کودک هنوز نمی تونیم قضاوت کنیم.

گفت: پس فایده ی این سی، چهل سال  عمر کردن، شناخت ما نسبت به شایستگی های اون فرده؟ مگه نه؟

گفتم: آره.

گفت: اگه ما اون کسی که باید امامو تعیین کنه می بودیم، نیاز به این گذشت زمان داشتیم، اما خداوند که آگاه از گذشته و حال و آینده ست قبل از گذشت این زمان نتیجه رو می دونه و نیازی نداره که این مدت رو صبر کنه تا از حال بنده اش آگاه بشه، لذا با توجه به همون علم و آگاهی از ابتدا حجت خودشو انتخاب کنه.

گفتم، آها! حالا فهمیدم. اشتباه من اینجا بود که خدا رو با خودم مقایسه کردم ولی حالا روشن شدم. اما نگفتین این کار سابقه داشته یا نه؟

گفت: بله در بین انبیاء سابقه داشته، قرآن کریم نسبت به دو پیامبر بزرگ الهی، حضرت یحیی و حضرت عیسی خبر می ده که خداوند این دو نفر رو در کودکی به پیامبری برگزید.2تا اینجا معلوم شد که خداوند صلاحیت ها رو می دونه و نیازی به امتحان گرفتن نداره اما علاوه بر این، ما  عالَم های دیگری هم قبل از این عالم داشتیم که در اونجا انسان ها امتحاناتی دادن و در فرصت مناسبی درباره ش صحبت می کنیم. نتیجه ی اون امتحانات هم می تونه در انتخاب پیامبر و امام مؤثر باشه.

 

 

در غیبت کبری چه باید کرد؟

 ضمن تشکر، از ترس اینکه وقت جلسه تمام نشود زودتر سؤال دوم ام را مطرح کردم و گفتم: سؤال دومم از آغاز غیبت کبری ست که آیا امام زمان با توجه به اینکه در دوران غیبت کبری نائب خاص ندارن، برای مردم فکری نکردن که در مسائل فکری عقیدتی تکلیف اونا روشن باشه؟

گفت: مگه می شه امام به فکر پیروانش نباشه؟3 اون حضرت در پاسخ به سوالات یکی از دوستان شون4 که به وسیله ی نائب دوم امام زمان5 در غیبت صغری به او حضرت رسیده بود، نوشتند: پس از پایان دوران غیبت صغری مردم به نمایندگان عام من که علماء و راویان حدیث هستند مراجعه کنند که آنان حجت من بر مردم و امناء الهی در بیان احکام دین هستند و همچنین، برای این که مردم در تشخیص متخصص در دین و عالم الهی ملاکی داشته باشن نوشتن:

« در امور خود به فقیه و عالمی که پرهیز کار، هوی گریز، دین باور ودین نگه دار و گوش به فرمان دستوران امام خود باشد مراجعه کنید و بدانید که همه ی علماء این گونه نیستند، بلکه بعضی از آنها دارای این شرایط می باشند و قابلیت نیابت ونمایندگی مرا دارند.6» ملاحظه می کنی، اون حضرت سال ها قبل از تمام دوران غیبت صغری و در زمان نائب دوم خودشون این حقایقو برای مردم بازگو فرمودن و تکلیف ما رو در این دوران روشن کردن. پس ما هستیم که باید با دقت و تحقیق، عالم ربانی و فقیه مورد نظر اون حضرت رو بشناسیم و با کمک و تبعیت از او به وظیفه ی خود عمل کنیم و رضایت امام زمان مونو جلب کنیم.

من که به دلیل شیرینی بحث به کلی از ساعت غافل شده بودم آمدم سؤال دیگری مطرح کنم، اما او ضمن عذر خواهی خواست که ادامه ی بحث به نشست بعدی موکول شود.

بقیه سوالات وجوابها در پست های بعدی انشاالله ..

http://reza-safipor.blog.ir/

 

1 - فانّک میّت و بین سته ایام فاجمع امرک و لاتوص الی احد فیقوم مقامک بعد و فاتک فقد و قعت الغیبه التامّه...(منتخب الاثر فصل 4 باب 3 ص 400)

2 - مریم 12و30

3 - آن حضرت در نامه ای به شیخ مفید می نویسند: انا غیر مهلمین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم ما از رسیدگی به حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نمی بریم.(احتجاج طبرسی ج2ص598)

4- اسحاق بن یعقوب.

5 - محمد بن عثمان بن سعید

6- رجوع شود به کتاب «غیبت» از شیخ طوسی، منتهی الامال از محدث قمی و احتجاج از شیخ طبرسی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

شناخت امام زمان (عج) چه ضرورتی دارد...؟«1»

شناخت امام زمان چه  ضرورتی دارد؟

... بلی، اوضاع این گونه بود تا اینکه به شخصی آشنا شدم که به نظر می رسید می تواند به سؤالاتم پاسخ دهد. در اولین برخورد به او گفتم: آیا می تونم با شما بی پرده سخن بگم، به همه چیز در مورد امام زمان با دیده ی شک نگاه کنم و از صفر شروع کنم؟

او گفت: اگر غیر از این باشه اشتباه کردی. کسانی که ساختمان افکار و عقیده شونو از رو می سازن و زیربنای فکرشونو محکم نمی کنن، با یک طوفان سؤالات یا یک سیل مختصر، شبهات ساختمون شون خراب می شه و همه ی ایمان و عقیده شون با سیل می ره.

گفتم: پس من قبل از هر حرفی می خوام بدونم اصلاً چه ضرورتی داره من امام زمان مو بشناسم و آیا اگه من بی توجه به او دنبال زندگی خودم باشم چیزی رو از دست دادم و ضرری کردم؟

گفت: این آیه رو شنیدی که خداوند می فرمای:« اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم»1؟

گفتم: بله.

گفت: معنای این آیه چیه؟

گفتم:«از خدا، رسول و اولی الامر اطاعت کنین.

گفت: درسته، حالا چطور ممکنه ما از کسی که اونو نمی شناسیم اطاعت کنیم؟! مراد از اولی الامر در این آیه امام و حجت خدا در هر زمانه و اگه انسان امام خودشو نشناسه نمی تونه از او اطاعت کنه، پس باید اونو بشناسیم.

گفتم: از کجا معلوم که مراد اولی الامر تو این آیه امام زمان باشه؟

گفت: جالبه بدونی همین سؤال در صدر اسلام و هنگام نزول این آیه مطرح شد. جابر یکی از اصحاب رسول خدا (ص) به اون حضرت گفت یا رسول الله ما خدا و رسول رو می شناسیم اما نمی دونیم مراد از اولی الامر در این آیه چه کسانی هستن؟

حضرت فرمودند: مقصود از اولی الامر، علی و فرزندان معصوم اویند و تک تک اماما رو تا امام زمان نام بردن و این روایت علاوه بر مدارک ما شیعیان، در برخی کتب اهل سنت هم اومده.2

من ضمن تشکر گفتم: حال فهمیدم که شناخت امام زمان یک تکلیف واجبه چون وقتی اطاعت از ایشون واجب شد مقدمه ی اون هم که شناخته، واجب می شه.

او گفت: بله و دلایل و انگیزه های دیگه هم برای شناخت امام زمان داریم، مثلاً این حدیث پیامبر عزیزمون که مورد اتفاق همه مسلموناست،«هر کس امام زمان خودشو نشناسه و بمیره به مرگ جاهلیت مرده»3 اگه ترک کاری(شناخت امام زمان) موجب می شه من در حکم جاهلان و مشرکان قبل از اسلام باشم، آیا انجام اون کار ضرورت پیدا نمی کنه؟ پس ملاحظه می کنی که مسأله ی آشنایی با امام زمان و شناخت اون حضرت خیلی مهم تر از اونه که ما با اون برخورد می کنیم.

وقتی صحبت به اینجا رسید، خیلی بیشتر از قبل مشتاق شدم سؤالاتم را در باره ی امام زمان نزد او مطرح و شناخت خود را کامل کنم، اما وقت گذشته بود و قرار شد ادامه ی گفتگو در جلسه ی بعد صورت گیرد...

انشاالله ادامه سوالات وجوابها در پست های بعدی ...

 

1 - نساء،59

2- رجوع شود به غایه المرام بای 142/شواهد التنزیل ج 1ص 148 /ینابیع الموده باب 76

3- رجوع شود به اصول کافی ج 1 ص 376 و مسند احمد ج 4 ص 96

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور