امیرالمؤمنین علیه السلام:
انتظروا الفرج ولاتیأسوا من روح الله، فان احب الاعمال الى الله عزوجل انتظار الفرج ... والمنتظر للفرج کالمتشحط بدمه فى سبیل الله...
انتظار فرج بکشید و از رحمت خدا ناامید نگردید، زیرا محبوبترین اعمال نزد خداى عزوجل، انتظار فرج است. و همانا منتظران فرج مانند شهیدانى هستند که در راه خدا، در خون خود مى غلتند...
بحارالانوار، ج 52، ص 123.
انتظار به معنی آینده نگری، و به معنی ناراضی بودن از وضع موجود، و به راضی شدن از آینده ی بهتر، است و انتظار فرج یعنی آماده بودن برای ظهور امام زمان (عج) و تشکیل دولت حقّه ی آل محمّد صلی الله علیه و آله و سلّم و حکومت جهانی آخرین سفیر الهی، مهیّا ساختن روح و جسم خود، برای روزی که با طلوع پیشوای غائب جهان، گشایش در کلیّه ی شئون زندگی بشریّت پدید می آید، روزی که تمام بدبختیها، ناکامیها، بیدادگریها و ظلمها از میان می رود. و فقر و تنگدستی، بیکاری و بیماری و بالاخره تمام مصائب و ناراحتیها یکباره و برای همیشه رخت از جان بر می بندد و به وسیله ی آن حضرت، حکومت عدل واحد جهانی در سراسر گیتی بر قرار می گردد، و برای چنین روزی باید خیلی انتظار کشید و امیدوار بود.
درباره معنای اصطلاحی انتظار دیدگاههای متفاوتیوجود دارد. اگر معنای انتظار آن چنان که شایسته آن است تبیین و تفسیر نشود،نه تنها مایه حرکت، تحول روحی - اخلاقی و نشاط معنوی نخواهد شد، بلکه برعکس، موجب رکود فکری، انحطاط روحی و اخلاقی و انزوای سیاسی - اجتماعی شده و در نهایت رضایت به وضع موجود و چه بسا همراهی با فضایآلوده به انواع زشتیها و ناهنجاریهای اخلاقی در سایه حاکمیت طاغوتها را بهدنبال خواهد داشت.
چنانکه برخی از افراد و گروههای مذهبی مدعی انتظار ظهور حضرتمهدی(عج) در این زمان، دچار آن شدهاند.
از اینرو، باید در راه فهم درست انتظار کوشید تا به آن دست یافت و براساسفهم درست انتظار و مفهوم حقیقی و بالنده آن، فلسفه انتظار را نیز درست فهمکرد و در نتیجه آن را در صحنه عمل وجهه همّت خویش قرار داد.
انتظار در اصطلاح شیعی، در یکتعریف ساده و گویا عبارت است از انتظار و امید ظهور آخرین امام از اوصیایدوازدهگانه پیامبر خاتمصلی الله علیه وآله، حضرت حجةبن الحسن العسکری(عج) راداشتن، چشم به راهش ماندن، پیوسته به یادش بودن، برای ظهورش دعا کردن، ازهیچ اقدام عملی برای تعجیل در ظهورش کوتاهی نکردن و بلکه هر لحظه منتظرظهورش بودن. همچنانکه خود آن حضرت نیز هر آن منتظر فرمان الهی برای ظهوراست تا با ظهور، قیام و انقلاب جهانیاش، ریشه ظلم و بیدادگری و پایههایحکومتهای کفر، ظلم و بیدادگری و فساد را از بیخ و بن برکند و حکومت واحدجهانی اسلام را بر پایه آموزههای اسلام ناب تشکیل دهد و عدل و داد، رفاه همگانی،و بشر را به آرمان دیرینهاش نایل گرداند.
انتظار در مفهوم دقیقتر، به معنای حالتی نفسانی و صفتی قلبی است و دربرابر یأس و ناامیدی قرار دارد. این حالت روحی امیدبخش، موجب حرکت وآمادگی روحی و جسمی منتظر میگردد و هر مقدار که انتظار عمیقتر و جدیترباشد، آمادگی و مهیاشدن انسان منتظر نیز بیشتر و شدیدتر میگردد.
,و همچنین در تبیین معنی حقیقی انتظار، روایات متعددی هست؛ از آن جمله روایتی است که ابوبصیر از حضرت صادق(علیهالسلام) چنین نقل میکند: لیُعدَنّ اَحَدُکم لخروج القائم ولو سهماً….1 بر این اساس آن که بخواهد به واقع منتظر وجود مبارک آن حضرت باشد، لازم است خویشتن را مهیا سازد، اگرچه با آماده کردن یک تیر باشد.
تأمل در این روایت شریف میفهماند که انسان تا خود را برای جهاد آماده نکرده باشد، نمیتواند خویشتن را در زمره منتظران راستین آن حضرت بداند و این، همان معنای بلندی است که در ادعیه نورانی شبهای ماه مبارک رمضان به آن اشاره گردیده است:و قتلاً فی سبیلک مع ولیّک فوفّق لنا.2
امام باقر(علیهالسلام) فرمود: رحم الله عبداً حبس نفسه علینا! رحم الله عبداً أحیا أمرنا!3این سخن نورانی، نمود روشنی از جلوه انتظار حقیقی در عرصه فرهنگ را به نمایش میگذارد، چرا که انسان منتظر در این عرصه میباید خویش را در محدوده اوامر الهی بگذارد و از قلمرو دستورهای قرآن و عترت تجاوز نکند.
تلاش منتظران راستین حضرت بقیه الله(عج) در این عرصه میباید بر آن معطوف شود که معارف و مآثر قرآن و عترت(علیهمالسلام) را احیا و منتشر سازند. حقیقت انتظار در این عرصه آن است که منتظر معتقد و عارف به حضرت ولی الله اعظم(عج) بر اساس معرفتش امر آنان را احیا میکند و خویشتن را در محدوده اوامر ایشان منحصر میسازد، تا فیض الهی از باطنش ریشه بگیرد و در ظاهرش تجلی کند.