نسیم انتظار

بقیت الله خیر لکم...

شناخت امام زمان(عج)چه ضرورتی دارد...؟«3»

مهدی(عج) در کتاب های اهل سنت...

او گفت: نام مقدس مهدی(ع) و مژده ی ظهور او در اسلام، اول بار بر زبان شخص پیامبر اکرم(ص) جاری شد و اون حضرت بشارت مهدی رو به دخترشون فاطمه (علیها السلام) داده و طبق نوشته ی اون عالم سنّی فرمودن:

«ابشری یا فاطمه فانّ المهدی منک» بشارت باد بر تو ای فاطمه که مهدی از فرزندان توست1 و مساله ی مهدی(ع) تا اونجا قطعی و حتمیه که سیوطی، عالم مشهور اهل سنت می نویسه: پیامبر فرمودند«من کذّل المهدی فقد کفر» هرکس مهدی را تکذیب کند کافر است.2

گفتم: خیلی جالبه که اهل تسنن هم روایات مربوط به مهدی موعود را ذکر کردن.

گفت: پس اگر برات جالبه این نکته رو بدون که حتی در قدیمی ترین کتاب حدیثی اهل سنت یعنی مسند احمد حنبل که نویسنده ی اون قبل از ولادت امام مهدی(ع) از دنیا رفته، سخنان پیامبر اکرم(ص)درباره ی مهدی موعود به چشم می خوره. یعنی کسی که خودش قبل از ولادت مهدی موعود در دنیا زندگی کرده و فوت کرده معتقد به مهدی موعود بوده.3

مهدی در ادیان و مکاتب جهان

و از اون جالب تر اینه که اصلا مساله ی اعتقاد به منجی موعود و آمدن شخصی که همه عالم رو اصلاح می کنه، یک مساله ی بین المللی و جهانی. همه ادیان و فرقه های عالم معتقد به ظهور او هستن و همه ی انبیاء گذشته و رهبران مذهبی، پیروان شون رو به آمدن مصلح غیبی و تشکیل دهنده حکومت واحد جهانی بشارت دادن. در هریک از آیین و ادیان و مکاتب و ملل و اقوام از مصلح جهانی با تعبیرهای متناسب با فرهنگ خودشون نام برده شده و سخن گفته شده. به قول شاعر:

هریک به زبانی صفت حمد تو گوید

بلبل به غزلخوانی و طوطی به ترانه

وقتی صحبت به اینجا رسید او در حالی که کاغذی از جیب ش در می آورد گفت: این عبارت رو از کتابی نوشته ام و آوردم که برات بخونم. گوش کن:

«در آیین زرتشت از او به نام سوشیانت یا سوشیانس (نجات دهنده ی بزرگ جهان) و در میان یهودیان به نام ماشیع (مهدی بزرگ) و در آیین هندی به نام آواتارا و در آیین بودایی به نام بودای پنجم و در میان برهمائیان به نام ویشنو و در کتاب شاکمونی از کتب مقدس دادتک برهمائیان به نام آخرین وصی ممتاطا(محمد) و در کتاب پاتیکل به نام راهنما(هادی، مهدی) تعبیر نموده اند. و اهالی صربستان در انتظار مارکوکرالیویچ و گرزاسپه و یونانیان در انتظار کالویبرگ و اقوام اسکاندیناوی در انتظار اودین و اقوام اروپای مرکزی در انتظار بوخص و اقوام آمریکای لاتین در انتظار گوتزلکوتل و چینی ها در انتظار کرشنا به سر می برند.»

 

مهدی در قرآن

وقتی صحبت به اینجا رسید با تعجب پرسیدم: پس چرا مساله ای به این مهمی در قرآن مطرح نشده و هیچ  اشاره ای هم در آیات قرآن به اون نشده؟

خیلی آرام از من پرسید: شما با ترجمه و تفسیر قرآن چقدر آشنا هستی؟

با خنده گفتم: من و ترجمه و تفسیر! من هنوز روخونی قرآن کامل نیستم چه برسه به تفسیر.

گفت: پس از کجا به این محکمی ادعا می کنی هیچ اشاره ای در قرآن راجع به مهدی موعود نیست؟

گفتم: یعنی می خواین بگین در قرآن هم راجع به امام مهدی(ع) آیه ای داریم؟

گفت: بله، نه تنها یک آیه که دهها آیه در قرآن به این مساله مربوط می شه. وقتی به تفاسیر مراجعه کنی می بینی آیات زیادی هست که مفسرین گفته ن مصداق کامل این آیه شخص مهدی موعود یا روزگار اوست. البته نه اینکه نظر شخصی اونا باشه، روایاتی رو نقل می کنن که آیه رو بر مهدی موعود منطبق نموده. مثلاً در قرآن می خونیم«اولئک حزب الله الا انّ حزب الله هم المفلحون»4

در بیان و توضیح این آیه ، علامه حنفی قندوزی، عالم اهل سنت در کتاب خودش5 حدیثی از رسول خدا(ص) نقل می کنه که اون حضرت در مورد مهدی موعود (ع) فرموده ان:«او غیبت اختیار می کند، سپس خروج می کند و زمین را مالامال از عدل و داد می نماید، همان طور که از جور و ستم پر شده. خوشا به حال صبر پیشگان و شکیبایان در دوران غیبت او. خوشا به حال پایداران به محبت او و یاران اش، آنها کسانی هستند که خداوند در کتاب خود وصف شان کرده و فرموده: «هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب» و نیز فرموده:«اولئک حزب الله ألا إنّ حزب الله هم المفلحون.»

ملاحظه می کنی چگونه این آیه رو پیامبر اکرم مربوط به مهدی موعود و یاران او دونسته ن. از این گونه آیات دهها نمونه در قرآن داریم که مفسران شیعه و سنی روایات مربوطه را در ذیل اونها آورده ن.

گفتم: خیلی عالیه، دهها آیه! من خیال می کردم حتی یک آیه هم در قرآن به مساله مهدی موعود اشاره نداره، اما حیف که من نمی تونم  از این تفاسیر استفاده کنم. هم اکثر شون عربی ین و هم مفصل و متعدد. کاش می تونستم آیات قرآن رو که مرتبط با امام زمان مه مطالعه کنم. به نظر شما چطور می تونم به خواسته م برسم؟

گفت: خوشبختانه این آیات رو بعضی از نویسندگان در کتاب مستقلی جمع آوری کردن. من در این زمینه دو کتاب بهت معرفی می کنم، یادداشت کن.

1ـ کتابیه با نام«المحجه فی مانزل فی القائم الحجه»  تالیف عالم بزرگ شیعه سید هاشم بحرانی ـ این کتاب به فارسی هم ترجمه شده تحت عنوان«سیمای حضرت مهدی در قرآن».

در این کتاب 120 آیه از آیات قرآن که به مهدی موعود و مسائل مربوط به اون حضرت، تأویل شه و با ذکر روایات مربوطه جمع آوری شده.

2ـ کتاب«المهدی فی القرآن»6 که دوبار ترجمه شده ، یک بار با نام«امام مهدی در قرآن» و بار دیگر با نام «موعود قرآن».

در این کتاب هم 110 آیه از آیات مرتبط با مهدی موعود با ذکر روایات جمع آوری شده نکته ی جالب اینه که در این کتاب تمام روایاتی که می گه این آیه قرآن مربوط به مهدی(ع) است، همگی از کتاب های حدیثی اهل سنت جمع آوری شده.

من که از خوشحالی در پوست نمی گنجیدم نام و مشخصات کتاب ها را یادداشت کردم و همین طور که از جای خودم بلند می شدم تا خداحافظی کنم، گفتم: چقدر این دو کتاب که معرفی کردین جالبه، آدم از مراجعه به این همه تفاسیر و پیدا کردن این همه آیه و روایت بی نیاز می شه ولی کاش یک کسی هم نظر ادیان مختلف درباره ی موعود جهانی رو جمع آوری می کرد تا به جای مراجعه به کتاب هایی مانند تورات، انجیل و امثال این ها، به همون کتاب مراجعه می کردیم.

او گفت: خوشبختانه این کار هم انجام شده. خیلی از نویسندگان نظریات ادیان و مذاهب مختلف رو جمع آوری کرده ن، از جمله یکی از محققان7 کتابی نوشته به نام«اوخواهد آمد» در این کتاب عباراتی از کتاب های ادیان و کیش های مختلف بدون کم و زیاد دقیقاً نقل شده؛ از جمله دو عبارت از مت زبور، شش عبارت از تورات و ملحقات آن، پنج عبارت از انجیل های مختلف(متّی، یوحنّا، مرقس و لوقا) و ملحقات آنها، ده عبارت از کتاب های مقدس هندیان و دانشمندان آنان و ده عبارت از منابع زرتشتیان انتخاب شده و با ذکر نشانی دقیق در کتاب نقل شده.

وقتی که بلند شده یم و داشتیم از اتاق خارج می شدیم،کنار طاقچه ای رسیدیم که در آن چند کتاب بود، دوست ام که به قصد بدرقه ی من از اتاق خارج می شد به من گفت: صبر کن، به نظرم کتابی که گفتم این جا باشه، یک مطلب جالب هست که برات می خونم ، بعد اگه خواستی کتاب رو ببر تمام شو بخون.

با کمی ورق زدن مطلب را پیدا کرد و شروع کرد به خواندن:

به سال 1359 ش. توفیقی دست داد و به هند سفر کردیم. در کشمیر در مورد زبان سانسکریت جویا شدم، معلوم شد که در دانشگاه سری نگر دو تن استاد هستند که بر زبان سانسکریت تسلط دارند. ترتیبی داده شد که چند ساعتی به خدمت شان رسیدم. از آنها در مورد آینده ی جهان پرسیدم، گفتند: آنچه در کتاب های مذهبی ما موجود است، این است که:«یک مرد آسمانی در آخر الزمان ظهور می کند ، ظلم و ستم را از پهنه ی جهان ریشه کن می سازد، حکومتی را بر اساس عدالت و آزادی در سطح جهان تاسیس می کند، دیگر در جهان از جهل و شر و تبهکاری اثری نمی ماند و همه ی انسان ها در برابر او خضوع می کنند و همه ی جهان زیر یک پرچم و تحت فرمان یک فرمانروا اداره می شود...» همه ی اظهارات آنها دقیقاً با اعتقاد ما به ظهور مصلح جهانی منطبق بود. از آنها خواستم که کتاب بخصوصی را که حاوی این مطالب باشد به من معرفی کنند، آنان نیز کتاب«گرگوار نهم» را معرفی کردند و متن سانسکریت آن را به من ارائه دادند و فرازهایی را از روی کتاب برایم خواندند و ترجمه کردند.

در این موقع من با تشکر کتاب را از دوستم گرفتم و خداحافظی کردم.

ادامه سوال وجوابها در پست های بعدی انشاالله...

http://reza-safipor.blog.ir/

 

 

1 - البرهان ـ متقی هندی، مطبعه ی خیام قمط، ص 94

2 - العرف الورودی فی اخبار المهدی» جلال الدین سیوطی،ج2، ص 83

3 - مسند احمد، ج1و3

4- مجادله/22

5 - ینابیع الموده، ص 443

6 - تالیف: آقای سید صادق حسینی شیرازی

7 - آقای علی اکبر مهدی پور.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

شناخت امام زمان(عج)چه ضرورتی دارد...؟ «2»

حداقل شناخت

گفت: منظورت چیه، چه مطلبی درباره ی اون حضرت دست آوردی؟

من در حالی که دفترم را باز می کردم گفتم: اونچه به عنوان شناخت امام زمان به دست آوردم خلاصه کردم و تو این دفتر نوشتم؛ گوش کنین: نام  امام زمان ام مهدی است و ایشان در سحرگاه نیمه ی ماه مبارک شعبان در سال 255 هجری قمری متولد شدند، نام پدرشان امام حسن عسکری و نام مادرشان نرجس و محل ولادتشان سامراء بوده است. دوران امات ایشان همزمان با شهادت امام حسن عسکری در هشتم ربیع الاول سال دویست و شصت هجری قمری شروع شده و از همان زمان به دلیل شرایط سخت حاکم و اینکه به شدت تحت تعقیب بودند ، مخفی گردیدند. دوران غیبت ایشان به دو دوره تقسیم می شود:

1) غیبت صغری که در آن مدت مدت افراد خاصی از محل حضرت اطلاع داشتند و چهارنفر به نوبت عنوان نمایندگان رسمی ایشان در بین مردم فعالانه حضور داشتند و ضمن ابلاغ دستورات آن حضرت به شیعیان، سؤالات مردم را به ایشان می رساندند و پاسخ های حضرت را به آنها منتقل می کردند.

این دوران با احتساب دوران زندگی مخفی آن حضرت قبل از امامت، به هفتاد و چهار و بدون آن به شصت و نه سال می رسد.

2) غیبت کبری: این دوران با فوت آخرین نائب خاص آن حضرت در سال سیصد و بیست و نه هجری آغاز می شود، که حضرت در روزهای آخر عمر او در نامه ای به او نوشتند تو به زودی از دنیا می روی و کسی را بعد از خودت به عنوان نائب خاص من تعیین مکن1 و از آن زمان غیبت کبری آغاز شد.

این نوشته را که خواندم به او گفتم: نظر شما چیه؟ این شناخت امام زمان کافیه یا نه؟

او گفت: شناخت درجات و مراتبی داره، در مورد امام هم اولین قدم و حداقل شناخت اینه که شخص اورو بشناسیم که کدام فرد امام ماست و بدونیم که او حجت خدا و پیشوای ما و جانشین پیامبر خدا در امور دین و دنیای ماست و اطاعت او بر ما واجبه، اما از این حداقل که بگذریم، هرچه بیشتر در باره ی امام خود بدونیم به خیر و سعادت و رستگاری نزدیک تر می شیم و بهره مندی ما از برکات وجود او بیشتر می شه. مثلاً همین که تو در فکر این هستی که پاسخ سؤالات خودت و دیگران رو نسبت به اون حضرت به دست بیاری، گامی در جهت ارتقاء شناخته که بسیار ارزشمنده.

طفل پنج ساله و امامت

گفتم: بله، من  هنوز هم خیلی سؤال دارم اما قبل از همه دو سؤالی رو طرح می کنم که از نوشته های خودم برام پیش اومده. یکی اینکه با توجه به مطالعاتی که داشتم اون حضرت در پنج سالگی به منصب امامت رسیدن. راستی یک طفل 5 ساله که هنوز امتحانی نداده، سابقه ای نداره، چطور سابقه داشته که یک کودکی مقامی به این بلندی کسب کنه؟

او گفت: به نظر شما در چه سنی شایسته است کسی  امام یا پیغمبر بشه؟

گفتم: البته من هم می دونم «بزرگی به عقل است نه به سال» و می دونم منظورم اینه که وقتی کسی مثل پیامبر سی ، چهل سال زندگی می کنه از عمل او برای ما مشخص می شه که شایستگی داره یا نه، اما در مورد یک کودک هنوز نمی تونیم قضاوت کنیم.

گفت: پس فایده ی این سی، چهل سال  عمر کردن، شناخت ما نسبت به شایستگی های اون فرده؟ مگه نه؟

گفتم: آره.

گفت: اگه ما اون کسی که باید امامو تعیین کنه می بودیم، نیاز به این گذشت زمان داشتیم، اما خداوند که آگاه از گذشته و حال و آینده ست قبل از گذشت این زمان نتیجه رو می دونه و نیازی نداره که این مدت رو صبر کنه تا از حال بنده اش آگاه بشه، لذا با توجه به همون علم و آگاهی از ابتدا حجت خودشو انتخاب کنه.

گفتم، آها! حالا فهمیدم. اشتباه من اینجا بود که خدا رو با خودم مقایسه کردم ولی حالا روشن شدم. اما نگفتین این کار سابقه داشته یا نه؟

گفت: بله در بین انبیاء سابقه داشته، قرآن کریم نسبت به دو پیامبر بزرگ الهی، حضرت یحیی و حضرت عیسی خبر می ده که خداوند این دو نفر رو در کودکی به پیامبری برگزید.2تا اینجا معلوم شد که خداوند صلاحیت ها رو می دونه و نیازی به امتحان گرفتن نداره اما علاوه بر این، ما  عالَم های دیگری هم قبل از این عالم داشتیم که در اونجا انسان ها امتحاناتی دادن و در فرصت مناسبی درباره ش صحبت می کنیم. نتیجه ی اون امتحانات هم می تونه در انتخاب پیامبر و امام مؤثر باشه.

 

 

در غیبت کبری چه باید کرد؟

 ضمن تشکر، از ترس اینکه وقت جلسه تمام نشود زودتر سؤال دوم ام را مطرح کردم و گفتم: سؤال دومم از آغاز غیبت کبری ست که آیا امام زمان با توجه به اینکه در دوران غیبت کبری نائب خاص ندارن، برای مردم فکری نکردن که در مسائل فکری عقیدتی تکلیف اونا روشن باشه؟

گفت: مگه می شه امام به فکر پیروانش نباشه؟3 اون حضرت در پاسخ به سوالات یکی از دوستان شون4 که به وسیله ی نائب دوم امام زمان5 در غیبت صغری به او حضرت رسیده بود، نوشتند: پس از پایان دوران غیبت صغری مردم به نمایندگان عام من که علماء و راویان حدیث هستند مراجعه کنند که آنان حجت من بر مردم و امناء الهی در بیان احکام دین هستند و همچنین، برای این که مردم در تشخیص متخصص در دین و عالم الهی ملاکی داشته باشن نوشتن:

« در امور خود به فقیه و عالمی که پرهیز کار، هوی گریز، دین باور ودین نگه دار و گوش به فرمان دستوران امام خود باشد مراجعه کنید و بدانید که همه ی علماء این گونه نیستند، بلکه بعضی از آنها دارای این شرایط می باشند و قابلیت نیابت ونمایندگی مرا دارند.6» ملاحظه می کنی، اون حضرت سال ها قبل از تمام دوران غیبت صغری و در زمان نائب دوم خودشون این حقایقو برای مردم بازگو فرمودن و تکلیف ما رو در این دوران روشن کردن. پس ما هستیم که باید با دقت و تحقیق، عالم ربانی و فقیه مورد نظر اون حضرت رو بشناسیم و با کمک و تبعیت از او به وظیفه ی خود عمل کنیم و رضایت امام زمان مونو جلب کنیم.

من که به دلیل شیرینی بحث به کلی از ساعت غافل شده بودم آمدم سؤال دیگری مطرح کنم، اما او ضمن عذر خواهی خواست که ادامه ی بحث به نشست بعدی موکول شود.

بقیه سوالات وجوابها در پست های بعدی انشاالله ..

http://reza-safipor.blog.ir/

 

1 - فانّک میّت و بین سته ایام فاجمع امرک و لاتوص الی احد فیقوم مقامک بعد و فاتک فقد و قعت الغیبه التامّه...(منتخب الاثر فصل 4 باب 3 ص 400)

2 - مریم 12و30

3 - آن حضرت در نامه ای به شیخ مفید می نویسند: انا غیر مهلمین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم ما از رسیدگی به حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نمی بریم.(احتجاج طبرسی ج2ص598)

4- اسحاق بن یعقوب.

5 - محمد بن عثمان بن سعید

6- رجوع شود به کتاب «غیبت» از شیخ طوسی، منتهی الامال از محدث قمی و احتجاج از شیخ طبرسی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

شناخت امام زمان (عج) چه ضرورتی دارد...؟«1»

شناخت امام زمان چه  ضرورتی دارد؟

... بلی، اوضاع این گونه بود تا اینکه به شخصی آشنا شدم که به نظر می رسید می تواند به سؤالاتم پاسخ دهد. در اولین برخورد به او گفتم: آیا می تونم با شما بی پرده سخن بگم، به همه چیز در مورد امام زمان با دیده ی شک نگاه کنم و از صفر شروع کنم؟

او گفت: اگر غیر از این باشه اشتباه کردی. کسانی که ساختمان افکار و عقیده شونو از رو می سازن و زیربنای فکرشونو محکم نمی کنن، با یک طوفان سؤالات یا یک سیل مختصر، شبهات ساختمون شون خراب می شه و همه ی ایمان و عقیده شون با سیل می ره.

گفتم: پس من قبل از هر حرفی می خوام بدونم اصلاً چه ضرورتی داره من امام زمان مو بشناسم و آیا اگه من بی توجه به او دنبال زندگی خودم باشم چیزی رو از دست دادم و ضرری کردم؟

گفت: این آیه رو شنیدی که خداوند می فرمای:« اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم»1؟

گفتم: بله.

گفت: معنای این آیه چیه؟

گفتم:«از خدا، رسول و اولی الامر اطاعت کنین.

گفت: درسته، حالا چطور ممکنه ما از کسی که اونو نمی شناسیم اطاعت کنیم؟! مراد از اولی الامر در این آیه امام و حجت خدا در هر زمانه و اگه انسان امام خودشو نشناسه نمی تونه از او اطاعت کنه، پس باید اونو بشناسیم.

گفتم: از کجا معلوم که مراد اولی الامر تو این آیه امام زمان باشه؟

گفت: جالبه بدونی همین سؤال در صدر اسلام و هنگام نزول این آیه مطرح شد. جابر یکی از اصحاب رسول خدا (ص) به اون حضرت گفت یا رسول الله ما خدا و رسول رو می شناسیم اما نمی دونیم مراد از اولی الامر در این آیه چه کسانی هستن؟

حضرت فرمودند: مقصود از اولی الامر، علی و فرزندان معصوم اویند و تک تک اماما رو تا امام زمان نام بردن و این روایت علاوه بر مدارک ما شیعیان، در برخی کتب اهل سنت هم اومده.2

من ضمن تشکر گفتم: حال فهمیدم که شناخت امام زمان یک تکلیف واجبه چون وقتی اطاعت از ایشون واجب شد مقدمه ی اون هم که شناخته، واجب می شه.

او گفت: بله و دلایل و انگیزه های دیگه هم برای شناخت امام زمان داریم، مثلاً این حدیث پیامبر عزیزمون که مورد اتفاق همه مسلموناست،«هر کس امام زمان خودشو نشناسه و بمیره به مرگ جاهلیت مرده»3 اگه ترک کاری(شناخت امام زمان) موجب می شه من در حکم جاهلان و مشرکان قبل از اسلام باشم، آیا انجام اون کار ضرورت پیدا نمی کنه؟ پس ملاحظه می کنی که مسأله ی آشنایی با امام زمان و شناخت اون حضرت خیلی مهم تر از اونه که ما با اون برخورد می کنیم.

وقتی صحبت به اینجا رسید، خیلی بیشتر از قبل مشتاق شدم سؤالاتم را در باره ی امام زمان نزد او مطرح و شناخت خود را کامل کنم، اما وقت گذشته بود و قرار شد ادامه ی گفتگو در جلسه ی بعد صورت گیرد...

انشاالله ادامه سوالات وجوابها در پست های بعدی ...

 

1 - نساء،59

2- رجوع شود به غایه المرام بای 142/شواهد التنزیل ج 1ص 148 /ینابیع الموده باب 76

3- رجوع شود به اصول کافی ج 1 ص 376 و مسند احمد ج 4 ص 96

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

آتش نشانی شغل نیست , عشق است...

تقدیم به روح ملکوتی شهدای آتش نشان...

زیر آوار آتشی اما

تو دلیری مقاومی مردی...
بین شعله نفس زدی تا که
نرسد به کسی غم و دردی...
مادرت خواند آیت الکرسی
دخترت منتظر به راه تو...
صبح امروز رفتی از خانه
همسرت گفت زود برگردی...
«حامد شریف»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

عنایات مهدى‏ فاطمه (علیه السلام) به ملاّ احمد مقدس اردبیلى‏(رحمه الله)

از جمله علمایى که داراى مقامات والاى معنوى و روحى بوده و داراى ارتباط روحى و ملاقات حضورى با امام عصرارواحنافداه بوده است و سوالات خویش را بدون هیچ مانعى با آن نور مقدس‏علیه السلام در میان گذارده و جواب دریافت مى‏نموده است ؛ آیت‏الله ملاّاحمد مقدس اردبیلى‏قدس سره است ؛

شخصى که در عصر غیبت کبرى تشرفات بسیارى به محضر آن حضرت داشته است و خود مستقیماً از آن امام‏علیه السلام بهره‏مند مى‏شده است؛

 از میان تشرفات بسیار ایشان، تشرف زیر است که خود نشانه مقام والا و عظمت روحى و روحانى آن عالم بزرگوار است:

 سید میرعلاّم تفرشى که از شاگردان فاضل مقدس اردبیلى است، مى‏گوید:

 شبى در صحن مقدس امیرالمؤمنین‏علیه السلام راه مى‏رفتم؛ پاسى از شب گذشته بود ؛ ناگاه شخصى را دیدم که به سمت حرم مطهر مى‏آید. من نیز به سمت او رفتم ؛ وقتى نزدیک شدم، دیدم استاد ما ملاّاحمد اردبیلى است. خود را از او مخفى کردم تا آنکه نزدیک در حرم رسید و با اینکه در بسته بود، باز شد و مقدس اردبیلى داخل حرم گردید. دیدم مثل اینکه با کسى صحبت مى‏کند. بعد از آن بیرون آمد و در حرم بسته شد. به دنبال او به راه افتادم ؛ به طورى که مرا نمى‏دید تا آنکه از نجف اشرف بیرون آمد و به سمت کوفه رفت. وارد مسجد جامع کوفه شد و در محرابى که حضرت امیرالمؤمنین‏علیه السلام شربت شهادت نوشیده‏اند، قرار گرفت؛ دیدم راجع به مسئله‏اى با شخصى صحبت مى‏کند و زمان زیادى هم طول کشید. بعد از مدتى از مسجد بیرون آمد و به سمت نجف اشرف روانه شد. من نیز من به دنبالش مى‏رفتم تا نزدیک مسجد حنانه1 رسیدم. در آنجا سرفه‏ام گرفت ؛ به طورى که نتوانستم خودم را نگه دارم. همین که صداى سرفه مرا شنید، متوجه من شد و فرمود: آیا تو میرعلاّم هستى؟ عرض کردم: بلى. فرمود: اینجا چه کار مى‏کنى؟ گفتم: از وقتى که داخل حرم مطهر شده‏اید تا الان با شما بودم ؛ شما را به حق صاحب این قبر (امیرالمؤمنین‏علیه السلام) قسم مى‏دهم اتفاقى را که امشب پیش آمد، براى من بگویید..."برای مشاهده بقیه متن به ادامه مطلب بروید...

http://reza-safipor.blog.ir/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

سلام یوسف گم گشته...

عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت

چشم بیمار شده تار شدن هم دارد..


همه با درد به دنبال طبیبی هستیم

دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد ..

 

غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
از شما دور شدن زار شدن هم دارد

هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند
عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد

عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت
چشم بیمار شده تار شدن هم دارد

همه با درد به دنبال طبیبی هستیم
دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد

ای طبیب همه انگار دلت با ما نیست
بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد

آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده
این همه عقده تلنبار شدن هم دارد

از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند
لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد

نکند منتظر مردن مایی آقا؟!ـ
این بدی مانع دیدار شدن هم دارد...

ما اسیریم اسیر غم دنیا هستیم
عفلت از یار گرفتار شدن هم دارد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

• آیا زمان ظهور امام زمان‌علیه‌السلام مشخص است و اگر چنین است تقاضای تعجیل چه معنایی دارد؟

زمان ظهور امام زمان‌علیه‌السلام نزد خداوند مشخص است؛ اما نزد دیگران مشخص نیست. کسی که آن زمان را تعیین کند، در روایات ائمه اطهار‌علیهم‌السلام تکذیب شده است.

به چند نمونه از این روایات اشاره می‌شود:

ابو بصیر می‌گوید: از امام صادق‌علیه‌السلام در باره [زمان ظهور] حضرت قائم‌علیه‌السلام سؤال کردم؛ ایشان فرمود: «کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ إِنَّا أهْلُ بَیْتٍ لَا نُوَقِّتُ؛ (2) کسانی که زمان ظهور را تعیین می‌کنند دروغ می‌گویند. ما اهل بیت، وقت، تعیین نمی‌کنیم.»

ابو علی محمد بن همام می‌گوید طی نامه‌ای از ناحیه مقدسه سؤال کردم: «ظهور فرج کی خواهد بود؟» پس [از جانب حضرت قائم‌علیه‌السلام] توقیع بیرون آمد که «تعیین‌کنندگان وقت، دروغ می‌گویند.» (3)

اما در پاسخ این سؤال که «اگر نزد خداوند، زمان آن تعیین شده باشد و خداوند می‌داند که فلان روز و سال، آن حضرت ظهور خواهد کرد،‌ در این صورت، دعا برای تعجیل چه معنا دارد؟ آیا دعا، برای تعجیل اثر دارد یا نه؟» باید گفت:

عالم و آنچه در آن است، بر اساس قضا و قدر الهی استوار است. خداوند به علم ازلی، از تمام حوادث عالم آگاه است؛ ولی اگر خداوند، همه چیز را به علم ازلی می‌داند، برای هر چیز،‌ اسباب و علل نیز قرار داده است که امور عالم بر اساس آن پیش می‌رود. اسباب و علل، وقتی به‌وجود آمد، معلول آن نیز ظاهر می‌شود؛ چنانچه در روایات آمده است که صله رحم، صدقه و... . عمر انسان را طولانی کرده،‌ روزی انسان را زیاد می‌کنند؛ در حالی که عمر همه انسانها نزد خداوند، مشخص است. از نظر علمی نیز ثابت شده است،‌ اگر کسی احتیاط و بهداشت را رعایت کند از عمر طولانی برخوردار می‌شود و در غیر این صورت به امراضی مبتلا می‌شود که باعث مرگ می‌شود؛ در حالی که خداوند به علم ازلی خود، از زمان مرگ تمام انسانها آگاه است. پس، علم خداوند به زمان مرگ انسانها،‌ به معنای بی‌اثر بودن صله رحم، صدقه، رعایت بهداشت و... نیست. بنابراین،‌ در علم الهی، همه مقدرات مشخص است؛ اما مشخص‌شدن مقدرات، بر اساس اسباب و علل آنهاست و یکی از آنها،‌ علل و اسباب معنوی، مثل دعاست. دعا،‌ آثار و خاصیتهای زیادی دارد که سبب شکل‌گیری بسیاری از مقدرات می‌شود؛ چنان‌که خداوند فرموده است: «وَ نُوحاً إِذْ نادى‏ مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّیناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ»؛ (4) «نوح‌علیه‌السلام پیش از آنکه گرفتار شود،‌ [مرا] خواند، استجابتش کردیم و او و اهلش را از سختی عظیم نجات دادیم.»

و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحینَ * لَلَبِثَ فی‏ بَطْنِهِ إِلى‏ یوْمِ یبْعَثُونَ»؛ (5) «اگر [یونس] اهل تسبیح و راز و نیاز نبود،‌ تا روز قیامت در شکم ماهی می‌ماند.»

و می‌فرماید: «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ»؛ (6) «دعای او را اجابت کردیم و از غم نجاتش دادیم. ومؤمنین را نیز این چنین نجات می‌دهیم.»

اینها نمونه‌ای از آیاتی است که توجه به خدا و راز و نیاز با او را وسیله رفع گرفتاری و فَرَج در زندگی معرفی کرده است. علاوه بر آن،‌ دعا می‌تواند باعث تغییر در مقدرات الهی شود.

امام صادق‌علیه‌السلام در این باره فرموده‌اند: «اِنَّ الدُّعَاءَ یَرُدُّ الْقَضَاءَ؛ (7) دعا،‌ حکم الهی را بر می‌دارد.»

امام کاظم‌علیه‌السلام فرموده‌اند: «شما را به دعا کردن سفارش می‌کنم. قضا و قدر،‌ جز اندازه و حکم الهی نیست. هر گاه دعا باشد، این حکم و اندازه را تغییر می‌دهد.» (8)

رسول اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده‌اند: «لَا یَرُدُّ الْقَدَرَ إِلاَّ الدُّعَاءُ...؛ (9)چیزی غیر از دعا،‌ اندازه مقرر را برنمی‌دارد.»

بنابراین، علم خداوند به زمان ظهور به معنای نفی اسباب و علل ظهور نیست؛ بلکه علم خداوند به زمان ظهور، همراه علل و اسباب آن از جمله دعا تعلق گرفته است. دعا،‌ نقش بسزایی در تغییر مقدرات الهی دارد و می‌تواند آنها را تغییر دهد.

« اللهم عجل فی فرج مولانا وصاحبنا صاحب الامر والزمان(عج) »

*. با استفاده از مطالب مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه قم.

(2). الکافی، کلینی، دار الکتب الإسلامیة، تهران،‌ 1365 ش، چهارم، ‌ج 1، ص 369، بَابُ کَرَاهِیَةِ التَّوْقِیتِ.

(3). کشف الغمة،‌ ترجمه و شرح زواره‌ای، انتشارات اسلامیه، تهران، سوم، 1382 ش، ج3، ص 456.

(4). انبیاء / 76.

(5). صافات / 143 و 144.

(6). انبیاء / 88.

(7). بحار الانوار، مؤسسة‌ الوفاء،‌ بیروت – لبنان،‌ 1404 ق، ج 90، باب 16،‌ کتاب ذکر و دعا.

(8). همان،‌ ص 295.

(9). الکافی؛ ج 1، ص 2.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

یاران امام زمان (عج)در دوران غیبت چه کسانی هستند وچه ویژگی هایی دارند...

از برخی روایات و سخنان دانشوران بزرگ شیعه چنین برمی آید که در این دوران، گروه های برگزیده ای از مؤمنان راستین، مسئولیت یاری امام عصرعلیه السلام و انجام دستورهای ایشان را برعهده دارند.

۱- بررسی روایات و سخنان علمای شیعه

در روایتی که از امام محمدباقر علیه السلام نقل شده است، در این زمینه چنین می خوانیم:
صاحب این امر [امام مهدی علیه السلام] ناگزیر از کناره گیری است و او در [زمان] کناره گیری خود ناگزیر از [داشتن] نیرو و توانی است. او با وجود آن سی نفر هیچ هراسی ندارد. چه خوب جایگاهی است [مدینه] طیبه. (۱)
از این روایت بر می آید که در دوران غیبت، حداقل سی نفر در خدمت امام مهدی علیه السلام هستند و آن حضرت را یاری می کنند. در روایت دیگری که از آن بزرگوار نقل شده است، ایشان به ترکیب یاران آن حضرت اشاره کرده، می فرماید:
سیصد و اندی به عدد اهل بدر، بین رکن و مقام با قائم بیعت می کنند. در میان آنها، برگزیدگان (نجبا) از اهل مصر، مردان صالح و (ابدال) از اهل شام و نیک مردان (اخیار) از اهل عراق وجود دارند.(۲)
اگر چه این روایت درباره زمان ظهور است، ولی از برخی کلمات بزرگان می توان استفاده کرد که همین گروه ها در دوران غیبت هم در خدمت آن حضرت هستند.
شیخ کفعمی رحمه الله در حاشیه کتاب المصباح خود در شرح بخشی از دعای «ام داوود» که در آن از «اوتاد» و «ابدال» سخن به میان آمده است،(۳) مطلبی نقل می کند که در زمینه پرسش مورد نظر ما بسیار راهگشاست. ایشان می گوید:
گفته شده است زمین هرگز از [یک]قطب، چهار نفر از اوتاد، چهل نفر از ابدال، هفتاد نفر از نجبا و سیصد و شصت نفر از صالحان خالی نمی ماند. پس قطب همان مهدی است که درود خدا بر او باد. اوتاد هم کمتر از چهارنفر نخواهند بود؛ زیرا جهان مانند خیمه ای است و [امام] مهدی مانند عمود این خیمه و اوتاد طناب های آن هستند. البته گاهی اوتاد از چهار نفر هم بیشتر می شوند. ابدال بیش از چهل نفر، نجبا بیش از هفتاد نفر و صالحان بیش از سیصد و شصت نفرند. چنین به نظر می رسد که خضر و الیاس از اوتاد و پیوسته پیرامون قطب هستند. (۴)
گفتنی است، محدث نوری (۵) و شیخ عباس قمی(۶) نیز در کتاب های خود این مطلب را از شیخ کفعمی نقل کرده اند.
حضرت آیت الله ناصری نیز درباره گروه های مختلف یاران امام عصر علیه السلام می فرماید:
همواره پنج گروه از اولیا در محضر آن ولی مطلق به سر می برند و در خدمت ایشان از جان و دل می کوشند. اینان اوتاد، نجبا، نقبا، رجال الغیب و صلحا هستند.(۷)

"برای مشاهده بقیه متن به ادامه مطلب بروید...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّ)

بر اساس برخی روایات و احادیث اسلامی، گروهی از مردم جزو «ابدال» هستند؛ یعنی آنهایی که هرگز زمین از وجود پربرکتشان خالی نمی ماند.

بدین جهت، برخی می پرسند که اینان چه کسانی هستند، چند نفرند، از کدام شهر و دیار می باشند، ویژگی های آنان کدام است، در کجا زندگی می کنند، و آیا در زمان غیبت امام مهدی علیه السلام نقشی دارند یا نه؟

ابدال کیانند؟

در این که ابدال چه کسانی هستند، نظرها متفاوت است که ذیلاً اشاره می شود:
1. جانشینان پیامبران

یک نظر این است که ابدال، اوصیا و جانشینان پیامبران هستند، که پس از آنها زندگی می کردند! خالد بن هیثم فارسی گوید: به امام رضاعلیه السلام عرض کردم: مردم گمان دارند که در روی زمین گروهی به نام ابدال وجود دارند، اینان کیانند؟

حضرت در پاسخ فرمود: «راست گفتند، منظور از ابدال، همان اوصیا و جانشینان هستند که خداوند پس از مرگ و رحلت هر پیامبری، آنها را بدل و جانشین او قرار می دهد تا این که به حضرت محمّدصلی الله علیه وآله آنها را خاتمه داد.»

2. امامان معصوم علیهم السلام

عقیده دیگر این است که منظور از ابدال، امامان معصوم هستند. محدّث بزرگوار، شیخ عبّاس قمی می نویسد:
«از دیگر روایات نیز به دست می آید که منظور از ابدال، امامان معصوم هستند.»

3. یاران خاصّ امامان

به باور عدّه ای ممکن است ابدال بر گروهی از یاران خاص و مقرّب امامان معصوم اطلاق شود. چنانچه محدّث بزرگوار به این موضوع اشاره کرده و می فرماید:
«نیز احتمال دارد که یاران خاصّ امامان معصوم باشند.»

4. گروهی از صالحین

نظریّه بعدی این است که ابدال گروهی از صالحان هستند که هرگز زمین از وجود آنها خالی نمی گردد. چنانچه علاّ مه طریحی در این باره می نویسد:
«الأبدال قوم من الصّالحین، لاتخلو الدّنیا منهم، اذا مات واحداً بدّل الله مکانه آخر؛ ابدال گروهی از مردم صالح و نیکوکاری هستند که هرگز زمین از وجود آنان خالی نمی گردد، و هرگاه یکی از آنها بمیرد، خداوند فرد دیگری را به جای او قرار می دهد.»

5. پیش خدمتان امام زمان علیه السلام

احتمال پنجم این که ابدال بر گروهی از پیشکاران امام زمان علیه السلام اطلاق می شود که در زمان غیبت آن حضرت بوده و هرگاه یکی از این افراد از دنیا برود، دیگری جای او را می گیرد. چنانچه علاّ مه مجلسی از امام محمّدباقرعلیه السلام نقل کرده که فرمود:
«لابدّ لصاحب هذا الأمر من عزله و لابدّ فی عزلته من قوّة و ما بثلاثین من وحشة؛ به ناچار برای صاحب این امر غیبتی هست و در آن غیبت قدرت و قوّتی برای او لازم است که در آن زمان به وسیله سی نفر از همراهان، از وحشت و تنهایی بیرون می آید.»

کدام نظر، صحیح تر است؟"برای مشاهده بقیه متن به ادامه مطلب بروید...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور

زندگی بهاری با یاد امام زمان (عج)

از جمله القاب امام عصر (علیه السلام) ربیع الأنام (بهار مردمان) و نَضره الأیّام (سرسبزی دوران) است.با تفکر و اندیشه در این القاب زیبای حضرت ، می توان به چند مشخصه ی یک خانواده مهدوی دست یافت: ...   

1.شادابی: همانطور که فصل بهار، فصلی آکنده از شادابی،طراوات و نشاط برای طبیعت است، لقب زیبای «ربیع الأنام»، به معنای پیام آور شادابی و سرور برای دلهای مردمان است؛ به همین مناسبت یک خانواده ی امام زمانی لازم است با حاکم کردن نام و یاد آن حضرت بر فضای خانه و بهره مندی از برکت انس با ایشان، محیطی سرشار از نشاط، بالندگی و سرور بیافرینند.
2. تعادل و توازن: یکی از ویژگیهای بارز فصل بهار، برقراری تعادل در هوا و شرایط زیست محیطی است از این رو یک خانواده مهدوی لازم است با تقویت ارتباط با بهار عالم هستی یعنی امام زمان (ع) شرایطی متعادل، متوازن و به دور از هر افراط و تفریطی را در خانه برقرار سازد.
مشخصات یک خانواده ی بهاری متعادل: * اعضاء نه سرد مزاج و بی عاطفه اند و نه وابسته و احساسی. * فضای حاکم بر گفتمان خانوادگی، فضایی آرام، متعادل و چون نسیمی روح افزاست. * غلو، تندروی یا کندروی در اعمال، اخلاق و عقاید به چشم نمی خورد. * توازن در رسیدگی به همه نیازمندی های جسم، روحی، عاطفی و روانی در کنار هم بدون اینکه بُعدی از زندگی بُعدی دیگر را تحت الشعاع قرار دهد. "برای مشاهده بقیه متن به ادامه مطلب بروید...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کربلایی عبدالرضا صفی پور